من خوب شدم...
مامانی سلام فکرکنم دوماه یا بیشتر میشه که بدجوری تب داشتم صبح تاشب پاهام انگار تو تنور داغ بودن مخصوصا عصربه بعد بدترم میشد... اما دیروز بابایی طبق معمول اتفاقی دست به پاهام زد ودید که تب ندارم من اصلا تو باغ نبودم یهو گفت که الناز تب نـــــــداری چه ذوقی کردیم جفتمون خیلی خوشحال شدم اخه همیشه همین ساعتا توتب میسوختم زود به مامانیم زنگ زدم گفتم حالم خیلی خوبه و امروز مث هر روز تب ندارم مامانی هم خوشحال کردم مطمئنا تاثیر داروهای گیاهیه چون آقای شفیع پور گفتن که این جوشوندنی که میخوری مث چای تب بدنتو کاملا ازبین میبره حالا دیگه مامانی خوبه خوب شده وداره به استفاده ی داروهاش ادامه میده فکرکنم 10روزی طول بکشه تاتموم بشن خدایا خ...
نویسنده :
الــنـــازجوون
23:22